به همین سادگی...

مراقب باش؛    


دست روزگار هلت میده ...    

 

ولی قرار نیست تو بیفتی ...  

      

اگر بی تاب نباشی و خودت را به آسمان گره زده باشی اوج میگیری ...     

به همین سادگی ...

من هستم و خدا...

هوا چقدر خوب و دو نفره ست ...


من هستم و خدا ...


و در جاده ی زندگی ، صورتم مهمان نسیمی که معطر شده از امید ...


به خودم میگم : هیچ چیز ارزش این رو نداره که دستم رو از دستان مهربون خدا بکشم


بیرون و بگذارم تو دست غیر خدا ...


راستی اونکه دستان مهربان خدا رو  به غیر او فروخت غیر از افسوس چه چیزی رو


بدست آورد ؟

چشم های خیس

می گویند : شاد بنویس ...

     نوشته هایت درد دارند!

         و من یاد ِ مردی می افتم ،

              که با کمانچه اش ،

                  گوشه ی خیابان شاد میزد...

                       اما با چشمهای ِ خیس ... !!

خداحافظ...

دلیلش هر چی باشه عاشقانست

خداحافظ شروع یک ترانست

سلام شاید قشنگ باشه عزیزم

خداحافظ ولی شکل بهانست!!!



تا پایان امتحانات خداحافظ دوستان عزیز

تو برمیگردی ...


تو برمیگردی
و مهم نیست مردم چه میگویند.
مردم
همیشه باید حرفی برای گفتن
داشته باشند!

( رضا کاظمی )