شازده کوچولو

تکه هایی از کتاب شازده کوچولو:

روباه گفت:آدم ها همه چیز را همین جور حاظر آماده از دکان ها می خرند .اما چون دکانی نیست که  دوست معامله کند آدم ها مانده اند بی دوست...

روباه گفت:آدم ها این حقیقت را فراموش کرده اند اما تو نباید فراموشش کنی.تو تا زنده ای نسبت به آنی که اهلی کرده ای مسئولی.تو مسئول گلتی...(خطاب به شازده کوچولو)

شازده کوچولو:آدم ها... می چپند تو قطارهای تندرو اما نمی دانند دنبال چه میگردند.این است که بنا می کنند دور خودشان چرخک زدن.

نظرات 9 + ارسال نظر
فرزانه چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 04:56 ب.ظ http://roz660.blogfa.com/

دعایت می کنم باشی سلامت


و همواره زمان باشد به کامت ...

نه در دیرور مانی نه فردا ..

که دنیا در همین لحظه است جانا ...
زیبا بود


محمد چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:57 ب.ظ http://www.bagheri6298.blogfa.com

سلام
چه آپ جالبی......شازده کوچولو.........
آدم ها مانده اند بی دوست..........فراموش کردن حقیقت.......چه مطلب جالب وفوق العاده ای..بود واقعا قابل تامل بود .زندگی ما انسانها هیچ وقت نمی خواهیم حقیقت را باور کنیم

واقعا شعرهای سهراب سپهری خیلی زیباست وپراز زندگی اند .....
موفق باشید

ابراهیم پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:41 ق.ظ http://namebaran.blogfa.com/

ای کاش که همه آدما مسئولیت پذیری رو یاد بگیرن
و بدون دوست نمانند و پیدا کردن راهی برای زندگی

تا حالا دقت نکرده بودم که آدم می تونه از کارتون ها هم خوب چیز یاد بگیره

ابراهیم پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:42 ق.ظ http://namebaran.blogfa.com/

ای کاش که همه آدما مسئولیت پذیری رو یاد بگیرن
و بدون دوست نمانند و پیدا کردن راهی برای زندگی

تا حالا دقت نکرده بودم که آدم می تونه از کارتون ها هم خوب چیز یاد بگیره

محمد پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:20 ق.ظ http://www.bagheri6298.blogfa.com

آ پ م

فرزانه پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:34 ب.ظ http://roz660.blogfa.com/

خداوندا
مرا واسطه عشق خود میان آدمیان کن
تا آنجا که نفرت است عشق را ارزانی کنم
آنجا که تقصیر وگناه است ببخشایم
آنجا که تفرقه وجدایی است پیوند بزنم
آنجا که خطاست راستی را هدیه کنم
آنجا که شک است ایمان بدهم
آنجا که نومید است امید شوم
آنجا که ظلمت است چراغی برافروزم
آنجا که غم است شادی به پا کنم
خداوندا
باشد که بیشتر تسلی دهم تا تسلی یابم
در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن
در پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن
زیرا با دادن است که می گیریم
با فراموشی خویشتن است که خویشتن را می یابیم
با بخشیدن است که بخشوده می شویم
وبا مردن است که زنده می شویم

ابراهیم جمعه 8 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:00 ق.ظ http://namebaran.blogfa.com/

من و این داغ در تکرار مانده

من و این عشق بیدار مانده ،

مپرس از من چرا دلتنگ هستم

دلم بین در و دیوار مانده . . .

محمد جمعه 8 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:45 ق.ظ http://www.bagheri6298.blogfa.com

سلام
ممنون
حتما..........بازم ممنون از حضورتان

ما همیشه در اندیشه محبت دیگرانیم بدون این که خود به آن بیندیشیم.

موفق باشید

احسان شیبانی شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:49 ق.ظ http://www.newdeal.blogfa.com

با سلام و ادب
مطلب اخیرتان جالب و خواندنی بود منتظر حضور سبز دوباره تان در میان خودمان هستیم
اخرین مطلب ما:
"چقدر ردپاهای روی برف، شبیه جا پای کدخداست (به بهانه اختلاس اخیر...)"
شاد باشید و موفق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد