اتفاقی نمی افتاد..!
تا این که سکوتی تمامِ وجودم را دگرگون کرد!
بی صدا آفتابی شد.. و دستِ مرا گرفت و به راهِ نوشتن کشید!
آری سکوت!
سکوتی که مشحونِ تحمل هاست..
سکوتی که از دنیا بریده است!
کاش نبود.. اما وجودِ من آن را شدیدتر می کند.
آی..! ای سکوتی که بی رحمانه مرا غرقِ محبت می کنی!
نمی خواهم.. محبت نمی خواهم!
آی صدای آشنا!... بد آمدی..چند روزی جرقه زدی رفتی.
تماشای تو وقت می خواست
گوشِ من پاسخی ندید
دلم می خواهد صدایت را بشنوم..
همین!
سلام
دوست جدید نمیخوای؟؟؟
علیک سلام ،رفیق اینترنتی
خیلی حالم بده این روزا رفیق ... خیلی زیاد
بیا پنجشنبه بریم زیارت ( سیدمظفر )
احتیاج به آرامش دارم ...
باشه حتما عزیز دل خودم هم خیلی وقته نرفتم