دانشجویی که سال آخر دانشکده خود را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه ی اول را گرفت. او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت یا حذف ماده شیمیایی {دی هیدروژن مونوکسید} توسط دولت را امضاء کنند و برای این دادخواست خود؛ دلایل زیر را عنوان کرده بود :
۱.مقدار زیاد آن باعث عرق کردن و استفراغ می شود .
۲.عنصر اصلی باران اسیدی است .
۳.وقتی به حالت گاز در می آید بسیار سوزاننده است .
۴.استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می شود .
۵.باعث فرسایش اجسام می شود .
۶.حتی روی ترمز اتومبیل ها اثر منفی می گذارد .
۷.حتی در تومور های سرطانی یافت شده است .
از پنجاه نفر فوق ؛۴۳ نفر دادخواست را امضاء کردند . ۶ نفر به طور کلی علاقه ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می دانست ماده شیمیایی {دی هیدروژن مونوکسید} در واقع همان آب است!
عنوان پروژه دانشجوی فوق (ما چقدر زود باور هستیم) بود!
سلام
اول قالب جدیدو تبریک میگم
آپ جالبی بود..ما آدمهای زود باوری هستیم..چون حوصله تفکر واندیشه درباره اون موضوع نداریم..زود قبول می کنیم..امضا می کنیم..تایید می کنیم..امان از ما آدمها...
میان کوچه پس کوچه های دلتنگی به جست وجوی عشق رفتم خودم گم شدم.
موفق باشید
جالب بود .
شاید منم بودم امضا می کردم
اش حداقل جوانمردی میکردی;
و "مهربانی ام" را بهانه ی رفتنت نمیکردی!
تا من مجبور نشوم هر روز "سنگ" را نشان دلم بدهم
و بگویم اگر مثل این بودی...
او"نمیرفت"!!!
واقعا راسته ما آدم ها معمولا زود باوریم دست کم در مورد من خودم یکی که راسته
او مظهر عشق بود و من مظهر ننگ
وقتی که فشردمش به آغوشم تنگ
لرزید دلش ، شکست و نالید که : آخ ....
ای شیشه چه می کنی تو در بستر سنگ ؟
سلام من اپم منتظرم
سلام
آپم
[گل]
سلام محبوبه جان قالب جدید مبارک باشعر جدید از خودم در خدمت دوست مهربانم هستم بیا به من سر بزن.
من مثال تقض هستم
من که قلب هیچ کس را له نکردم
که دنیا اسب های درد های بی امانش را بر این شکسته قلب من تازاند
هی نیوتن
من مثال نقض قانون تو بودم
گاه عکس العمل ها بی عمل هستند...
___________________________________
آپم!
[گل]
جالب بود واقعا
وای!
خیییییلی جالب بود!