عروسکا...عروسکا...کجایید

چهارزانو میشینم ، چشمامو می بندم و میرم تو فکر. مثل ایکیوسان. میرم به کودکی. دلتنگی هامو، ‌خاطره هامو ورق می زنم..

یادش بخیر..

دلم برای معصومیت هایدی تنگه ، برای اون چهره ی غمگین حنا پشت ماشین نخ ریسی. برای شجاعت های پسر شجاع و پیپِ پدرش.

دیگه تو کوچه خیابونا اثری از رد پای ترنادو نیست. روی در و دیوارهای شهر علامت z نمیبینم. حتی روی شکم چاق گروهبان گارسیا ها.

هنوز وقتی دریا می رم دلم یه غول خوشگل صورتی میخواد. دوست دارم محکم بشینم پشت سرندیپیتی و همه ی دریا رو زیر آبی بریم.

این روزا روی پاگرد پله ها هرچقدر هم منتظر بمونی ،‌ حتی سایه ی بابالنگ درازو هم نمیتونی ببینی.

مادربزرگه اگه الان زنده باشه ، فکر کنم دیگه تنهاست. یا شاید با هاپوکمار. من از همون اول می دونستم هیچکس جز هاپوکمار از ته دل مادربزرگه رو دوست نداره.

دلم برای تام سایر و هاکلبری هم خیلی تنگه. رفیق هم رفیقای قدیم.

هنوزم وقتی یاد غربت و عشق گالیور میفتم دلم میگیره.

این روزا دیگه کسی واسه رسیدن هاچ به مادرش دعا نمیکنه.

اون موقعا ،‌ آدم اخموها رو هم می شد دوست داشت. دلم برای کاکروی دوست داشتنیم تنگ شده. به دلم موند که یه بار تیم سوباسا رو شیش تایی کنن...

اون روزا هرچی اسفناج می خوردم ، بازوهام مثل بازوهای ملوان زبل قلمبه نمی شد..

هنوز کارهای خارق العاده ی کارگاه گجت خودمونو خیلی دوست تر دارم از آتیش بازی های این بِن تِن..

بشکن ! من نمیشکنم! چی بود چی بود؟ شیشه شکست!

شیشه نبود ،‌ پس چی شکست؟ .... اَلسون و وَلسون قلب منو شکستن ،‌ چه شیطونایی هستن ...

نظرات 14 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ

یادش بخیر
چه کارتونایی خوبی بود!!
چه خاطراتی که از اون موقع ندارم!!!
یادمه وقتی کارتون فوتبالیستها یا دوقلوهای افسانه ای شروع میشد کسی نمیتونست منو از جلو تلویزیون برداره یا کانال عوض کنه!!

همکلاسی دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:15 ب.ظ http://www.en2nafar.blogfa.com

یادش بخیر چه روزایی داشتیم

فیاض دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:18 ب.ظ http://www.pagonde26052.blogfa.com

Elyad The Pain , diesign
کامنت جدید از Elyad The Pain :: نوشته Elyad The Pain بر روی کتیبه خودش ، 2 ساعت پیش
زندگی ...زندگی با ارزش است،قدر روح و جسمت را بدان این دو هستند که وجودیت تو را ساخته اند ،جسمت را در آغوش بگیر و روح خود را پرورش بده و خود را محدود به واقعیت نکن همه چیز زمانی در هم میشکند که رویایی نداشته باشی ... و اما مرگ یک خروج نیست فقط تلنگر یک سوئیچ در بعدی دیگر است
آه از دست زندگی مدرن غم انگیز و پوچ
در زیر این آسمان خاکستری و این نورهای الکتریکی شب و روز روشن ...

*این را مانند یک ماهی که به تو تقدیم کردم در دست بگیر و به آب بینداز!

[ بدون نام ] دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ب.ظ

هنوز خیلی از چیزها رو فراموش کردی.که من خیلی از اونا خاطره دارم.
اون شیطونی های وروجک که اقای نجار رو اذیت میکرد.
چوبینی که همیشه در برابر برونکا پیروز میشد.
زبل خان فراموش کردی که همیشه دنبال حیات وحش بود؟
یادش بخیر چه دورانی داشتیم.

محمد دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:54 ب.ظ http://www.bagheri6298.blogfa.com

سلام
ممنونم..

اوه چه آپ دلچسبی بود..عروسک های قصه ایم نون وپنیر وپسته ایم..ما رو بردی به دوران کودکی ..حنا دختری در مزرعه..بابا لنگ دراز..وای چه کارتون هایی حالا حتی کارتون ها هم بی سروته شده..

هیچ وقت از کاکرو خوشم نیامد چون خیلی خشن بود..وای که چه دوران خوبی بود...

ایکیو سان....نه زنگ تفریحه زنگ تفریحه...........ممنونم بخاطر این آپتون..خیلی دوست داشتنی بود..حالا هم آدمها عوض شدند..هم کارتونها..

برایت دنیایی به زیبایی هر آنچه زیبایش می دانی آرزو می کنم . . ...شاد باشید

ابراهیم سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:23 ق.ظ http://namebaran.blogfa.com

یادش بخیر
روزای خوبی بود
آخی کارتون های آلآ ن رو بگو که چه کارتونای پیشرفته ای هستن اما از نظر اخلاقی خالی

محمد سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:20 ق.ظ http://www.bagheri6298.blogfa.com

سلام

[گل][گل][گل]

آپـــــــــــــــــــــــــــــــم[لبخند]

شهاب(در حوالی درک یک صبح نمور) سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:29 ب.ظ http://00shahab313.blogfa.com

خیلی زیبا بود. باهاش خیل ارتباط برقرار کردم

یادش بخیر...

Sina سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:13 ب.ظ http://1aramesh.mihanblog.com/

سلااااااااااااام... واااااااااااااای چقد جالب بود...

واقعا یادش بخیر... حاضرم هر چی دارم بدم ولی برای یه لحظه هم که شده به اون زمان برگردم. ولی افسوس که دیگه نمیشه
.
.
.
کارِت فوق العاده بود آبجی گلم... مرسی...

Sina سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:15 ب.ظ http://1aramesh.mihanblog.com/

.
.
.
.
.......................................راستی آپم.

کلاه خاکی سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:36 ب.ظ http://hamedkazemi.com

سلام وب خوبی دارید
چون از اسم محبوبه خوشم میاد اومدم وبتون آدرس رو از وب سینا برداشتم
اسم وبتون هم جالبه آنه شرلی
موفق باشید :)

هستی چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:58 ق.ظ http://h-e-a-r-t-b-e-a-t.blogfa.com/

یکی از بهترین حس های دنیا اینه که وقتی یکی و بغل میکنی اونم بغلت کنه حتی محکمتر

شهاب(در حوالی درک یک صبح نمور) چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ب.ظ http://00shahab313.blohga.com

ای درخت پاییزی

مرا ببخش که تو را قطع می کنم

آخر هر چه قدر که رشد می کنی

برگ های زردت هم بیشتر می شود...

sarina دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:52 ق.ظ

چقدر زود گذشت انگار همین دیروز بود .دلم یک لحظه کودکی کردن میخواهد دوباره اون کارتونهای زیبا رو ببینم مثل فوتبالیستا یابرم تو کوچه دوچرخه سواری کنم یا بادوستانم قایمشک و گرگم به هوا بازی کنم و دوباره به مدرسه برم کاش زمان برا یک لحظه به عقب برمیگشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد